بیشه ای سوخته در قلبِ کویری ست، منم!
وندر آن بیشه ی آتش زده شیری ست، منم!
ای فلک! خیره به روئین تنی ات چشم مدوز،
راست در ترکشِ رستم پَرِ تیری ست منم!
تا قفس هست مرا لذت آزادی نیست،
هرکجا در همه آفاق اسیری ست منم!
زندگی سنگ عظیمی ست، ولی می شکند
که روان زیرِ پِی اش جوی حقیری ست، منم!
در پِی آبِ حیاتی؟ به خرابات برو
خسته از عُمر در آن زاویه پیری ست، منم!
گرچه دور است ولی زود عیان خواهد شد
آنچه کوه است در آن دامنه، دیری ست منم!
حسین جنتی
چه کــــــج رفتاری ای چـــــرخ !!!!!
تــــــــا قـــــــفــــــس هــــــســـــت، مرا لــــــذت آزادی نیـــــــــســــــت...
منم ,ست، ,ست ,آزادی ,بیشه ,ای ,ست، منم ,ست منم ,در آن ,بروخسته از ,خرابات بروخسته
درباره این سایت